▫️
فروغِ آن نگاه رنگین، در پهنهی آرامِ چشمانت، امید حیاتِ من است.
وقتى ستاره از صبح گِلِگى دارد و خورشید از سیاهى؛ این تو هستى که طلوع را بهانهٔ آشتیشان میکنی.
نخستین تعریف من از هنر، تعبیرِ بىپیرایهٔ سرانگشتانِ توست.
چشمانِ نافِذَت همیشه گواهِ خوشبختی من بوده است.
حیای پنهان در پسِ قدمهای استوارت، نمود نجابت در این جهان غدّار است.
صبر از انتهاى دامن گلدار آبی رنگات فرو میچکد. و من عاشقانه در باران مهربانیات غرق میشوم.
شکوهِ مادرانگىات، غرور جاودانهی من است.
امید جاودانهام بمان “مادر”
#تبلور_مهر