🔹

 

دیر زمانیست که گلبرگ های تکیده‌ی لاله‌ی گوشم در انتظار جرعه‌نوشیِ صداى رسای دلدادگى‌های توست!

 

هنوز آن صدای رسا به گوشم نخورده است.

 

گاهی که خیال، با چموشىِ  تمام، بال مى‌گشاید به کهکشانِ راهِ روحِ بى‌تابم؛

آن  صدای رسا را چنان صدای خورشید می‌پندارم.

همان‌قدر مبهم،

همان قدر غریب،

همان قدر دور،

همان قدر طرب‌انگیز؛ 

که اگر طربناک نبود، آن همه سیاره‌ی سترگ بر مداری چنین آراسته در رقص نبودند.

 

آن صدای رسا را هنوز نشنیده ام، اما گمانم اگر به گوشم برسد، چنان صدای خورشید مرا در مدار شیدایی‌ات به بزم و پایکوبی‌ای فراخواند که عرش را به پای جان‌بخشی‌ات بپویم!

 

#تبلور_مهر

🔹